شهرستان نقده کجاست؟



شهر نقده مرکز شهرستان نقده در آذربایجان غربی با پهنه ای حدود 10 کیلومتر مربع در جنوب استان در 36 درجه و 57 دقیقه عرض شمالی و 45 درجه و 22 دقیقه طول خاوری نسبت به نیمروز گرینویچ قرار دارد . به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران ارومیه (۱۵ مرداد ۱۳۹۱)،نام شهر نقده در گذشته «سولدوز» بوده است که به معنی سرزمینی که آب همه آن را فرا می گیرد و یا آب با نمک است . آمده است زیرا به دریاچه شور ارومیه نزدیک است . در دشت سولدوز ، روستایی به نام نقده وجود داشته که می تواند از دو ریشه باشد نخست از واژه باستانی نقده و دیگری با تلفظ نقیده به معنای « آبادی نقی » آمده است شهرستان نقده از شمال به شهرستان ارومیه ، از غرب به اشنویه ، از شرق به سویوق بولاق( مهاباد )و از جنوب به خانا( پیرانشهر) محدود می شود . آثار باستانی زیادی در تپه و روستای حسنلو در چند کیلومتری غربسولدوز( نقده) پیدا شده است . گورهای سنگی ، سفالهای بسیار مانند قوری و ظروف با نقوش بسیار زیبا و مهمترین آنها جام زرین حسنلو متعلق به 700 سال پیش از میلاد از آن جمله اند . این ناحیه در گذر تاریخ خود ، مورد استفاده و سکونت آشوری ها ،ماناها و ترکان بوده است . در زمان پادشاهی فتحلی شاه قاجار ، ایل قره پاپاق از قفقاز به این سرزمین مهاجرت کرده و در آن به دامداری و کشاورزی پرداخته اند . سولدوز یانقده در 23 دقیقه و 45 درجه طول شرقی و 57 دقیقه 36 درجه عرض شمالی در جنوب غربی اذربایجان غربی قرار گرفته است . وسعت این شهرستان حدود 2000 کیلومتر مربع بوده ، از شمال به شهرستان ارومیه ، از شرق به دریاچه ارومیه و شهرستان های مهاباد و میاندوآب ، از جنوب به شهرستان پیرانشهر و از غرب به مرز ایران و عراق محدود است . شهر نقده مرکز این شهر با وسعتی در حدود 6/4 کیلومتر مربع در 120 کیلومتری ارومیه واقع شده است . ارتفاعش از سطح دریا 1330 متر می باشد . شهر از نظر ساختمانی و سیمای ظاهری ، به دو بخش قدیمی و جدید تقسیم می شود : قسمت قدیمی شهر در دامنه تپه وسط شهر قرار گرفته است که به " تپه باشی " یا " کوهنه قالا" مشهور است . منبع آب شهر که در سال 1342 احداث گردیده در این قسمت و بالای تپه و در داخل پارک ( قالاباشی ) قرار دارد . بخش جدید در اطراف تپه واقع شده و با گسترش روز افزون در جلگه نقده پیش می رود . در تقسیم بندی اجتماعی نیز به سبب سکونت جمعی از اکراد ، شهر به دو قسمت ترک نشین و کردنشین ( فقط در ضلع جنوبی ساکن می باشند ) ، تقسیم می شود . نقده در قدیم به عنوان ده یا قصبه ای مرزی بوده و شهرستان فعلی نقده تا سال 1337 ه ش تحت عنوان " بخش سولدوز " جزو بخش های تابعه شهرستان ارومیه محسوب می شد و بعد از تاریخ مذکور به شهرستان سولدوز تبدیل شد . ( 1346 ه. ش ) کوه های شهرستان سولدوز عبارتند از : سولطان یاغیب ، ( درباره وجه تسمیه این کوه دو وایت وجود دار : یکی اینکه از نام سلطان یعقوب از سلاطین آق قویونلو در اذربایجان گرفته شده و دیگر اینکه ازنام سید سولطان یاغیب مدفون در بالای این کوه گرفته شده است ) ، فیرنگی داغ به ارتفاع 800 متر در جنوب و نیز مهدی خان که نام خود را از نام یکی از روسای ایل قاراپاپاق و از پسران نقی خان ائلخان بورچالی گرفته است . رودهای شهرستان نقده عبارتند از : گادار یا گئدارچایی در شمال که به مرداب می ریزد . حسنلی گولو به ژرفای 3 متر ئ مساحت تقریبی به نیم کیلومتر مربع و دریاچه یادگارلو به عمق یک متر و مساحت شتصد هزار متر مربع در این شهرستان واقع اند . آب و هوای این شهرستان به علت مجاورت با دریاچه ارومیه معتدل و مرطوب است . " نقده " در فرهنگ لغت ، به معنی ملیله دوزی و زیباکاری بر روی پرده ها و پارچه هاست . شهرستان سولدوز به لحاظ اینکه در نزدیکی مرز ایران و عراق و بین شهرهای اوشنو ، پیرانشهر ، ساوجبلاغ و ارومیه واقع شده است ، بعنوان تقریباً یک شهر مرزی حساس و کلیدی شناخته می شود . حتی در جریان جنگ تحمیلی ایران و عراق ، نقده تامین کننده نیازهای تدارکاتی جبهه شمالغرب و حاج عمران بوده است . می توان گفت : سیمای عمومی سولدوز، پس از دوران سوم زمین شناسی شکل گرفته است و بنا به شواهد طبیعی و کشف فسیل های جانوری و گیاهی در دامنه کوره های " لاواشلی " ( جنوب غربی نقده ) این منطقه در 500 میلیون سال قبل در زیر آب قرار داشته است . از طرفی وجود تپه " حاجی فیروز " در هشت کیلومتری شمال شرقی نقده حاکی از زیست و اسکان انسانها و اقوام دوران ابتدائی و شروع عصر سنگی در منطقه می باشد و تپه مذکور یکی از قدیمی ترین تپه های باستانی نه تنها آذربایجان بلکه ایران و جهان محسوب می شود . با این حال مهمترین مشخصه تاریخ باستان منطقه نقده ، تپه حسنلو و بیش از 55 تپه باستانی بزرگ و کوچک دیگر است کهدر پهنه جلگه نقده جای گرفته اند . با استفاده از اسناد و منابع موجود می توان بیان کرد : نقده بعد از انهدام تمدن ماننا ، بتصرف قوای آشور در آمد و درادوار مختلف تاریخی این سرزمین تحت نفوذ : طوایف بومی ایران از قبیل لولوبی ، گیلزان ، هوری ، سکا ، مادها و سپس پارتها ، ساسانیان و اعراب قرار گرفت و در ادوار بعد از اسلام ، باز هم اقوام دیگر ترک زبان چون غزنویان ، سلجوقیان ، خوارزمشاهیان و .. ) درآن ساکن شدند ومنطقه بعدها تحت تسلط مغول در آمد و در ازمنه های بعدی ، ائلخالار " آق قویونلو " ، طوایف افشار اورمی ومقدم مراغه روستاهایی در نقده بوجود آوردند . در دو سده اخیر ایل قارا پاپاخ در آن سکنی گزیدند و از دوره هجوم مغول به آذربایجان و دوره قاجار طبق اسناد موجود از آن بنام سولدوز و در دوره متاخر نیز از آن به عنوان یکی از ولایات اربعه یاد می شود که این ولایات عبارت بودند از " ارومیه ، خوی ، سلماس و سولدوز . در کتاب" تاریخ ایران از دوره باستان تا سده هیجدهم " آمده است که : " غازان خان نواحی جنوبی دریاچه ارومیه را بصورت اقطاع به قبیله سولدوز یا " سلدوس " واگذار کرد . " و احتمالاً کلمه سولدوز از نام همان قبیله گرفته شده باشد " . در لغت نامه دهخدا هم در شرح کلمه و لغت سولدوز عنوان شده که سولدوز از نام امیر چوپان سلدوز یکی از امرای بسیار مهم دوره غازان خان گرفته شده و پایه و حیثیت او به حدی بود که اولجایتو در بستر مرگ ، پسر خود ابوسعید را به او سپرده بود . سولدوز منطقه ای تقریباً کوهستانی است ، با این حال ارتفاع کوههای آن چندان زیاد نیست و غیر از کوه های سولطان یاغیب و فیرنگی داغ ومهدی خان داغی که قبلاً از آنها یاد کردیم ، کوه های : بابا حسن داغی با ارتفاع 2000 متر ، " ساری داش " در شرق منطقه ، " مه ی یه ندداغلاری " در شرق منطقه کهحاوی ذخایر سنگ آهن و مرمر است ، کوه های " لاواشلی " با معادن سنگ های رسوبی در شمالغرب و " خان تووز " در شمال سولدوز در نزدیکی دریاچه ارومیه ، از کوره های دیگر سولدوز است . " گادار چایی " تنها رود دائمی سولدوز است . این رود نقش مهمی در آبیاری زمکین های اطراف خود دارد . " گادار " در زبان ترکی به معنی پرخیز و برکت است و برخی هم معتقدند : آن کلمه در اصل " گئدور " به معنی جاری و روان بوده است. این رود که از کوه های اوشنو سرچشمه میگیرد ، منطقه آبگیری آن 190 کیلومتر است و طول آن تقریباً به 100 کیلومتر می رسد . گلوان چایی ( بالیخچی چای ) ، گرگول چای ، مهمه دشاه چایی که از کوه های جنوب شرقی سرچشمه می گیرند و به گادار چایی می ریزند و فصلی می باشند از رودهای دیگر منطقه سولدوز به حساب می آیند . از چشمه های سولدوز : چشمه روستای " شیخ معروف " در ضلع جنوب که چشمه ایست معدنی وموثر برای درمان برخی بیماری های پوستی ، " یئدی گوز " در نزدیکی روستای گوز ایران در 2 کیلومتری جنوب شرقی نقده و در دامنه کوه های سولطان یاغیب قرار گرفته و از تفرجگاه های منطقه بشمار می اید ، قابل ذکر می باشند . اسامی محلی بعضی از پرندگان " حسنلی گولو " یاتالاب حسنلو چنین است : یاشیل باش ، آنقوت ، سونابورا، باغری قارا، قیئچی قویروق ، جوماربالا ، جوره اورک ، گوله بن ، قاشقاتویوخ ، ارسین بوغاز ، آلاتیینچه ، دورنا ، قاراناز ، ساری کوینک ، جوماغان ، پالخان و ... به سبب تپه واقع شده در ضلع شرقی دهکده حسنلو ، این تپه باستانی به تپه باستانی به تپه حسنلو معروف شده است . آثار مشکوفه ازتپه حسنلو را می توان به شرح زیر برشمرد : شیر خوابیده از برنز ( موزه اور پاریس ) ، شیر خوابیده از برنز ( موزه تهران ) ، گوشواره به شکل انگور و کردنبندی از طلا ( موزه تهران ) ، تندیس هایی از حیوانات خیالی ، اسب بالدار ، سه پایه های آهنی و سفالی با نقوش حیوانات ف النگوهای مفرعی ، گردنبند ، پیشانی بند و دهنه اسب و .... آثار باستانی زیادی در تپه و روستای حسنلو کشف شدهاست . قبرهای سنگی ، سفال های زادی مانند قوری و جام ها و ظروف دیگر بانقش های زیبا یافت شده اسات و این اثار مربوط به 710 سال پیش ازمیلاد است . ایل قره پاپاق در زمان فتحعلیشاه قاجار از قفقاز باین ناحیه مراجعت کرده و به کشت گندم و برنج و پرورش درختان میوه پرداختند . هر هفته بازار محلی بنام " جومابازاری " در روز جمعه در ضلع جنوبی غربی نقده و درکنار روستای " چیانا " بر پا می شود که با توجه به اقتصاد کشاورزی ودامی منطقه ، اغلب روستائیان ، کشاورزان ودامداران انواع تولیدات خود را در انجا عرضه نموده ، نیازهای روزمره خود را از این بازار هفتگی تهیه می کنند . مشابه این بازار به نام " ممد یار بازاری یا جوما آخشامی بازاری " در روزهای پنجشنبه هرهفته در ضلع غربی شهر محمدیار تشکیل می شود . این بازارهای هفتگی از رونق خاصی برخوردارند . ایل سولدوز بدین سبب به قاراپاپاق " ( کلاه سیاه ) مشهور شده اند که کلاه های بلند سیاه رنگی از پوست بره بر سر می گذاشتند و این نامگذاری در خاک عثمانی توسط ترکان عثمانی صورت گرفته است وگرنه نام این ایل قبلاً بورچالی " بزچولو " بوده است ، چنانچه در تاریخ جنگ های ایرانو روس از ایل قاراپاپاق به عنوان ایل بوزچلو یاد شدهاست ./س